سلام تا مكه نرفته بودم و از نزديك با اين عقايد روبرو نشده بودم باور نمي كردم كه در قرن پانزدهم هجري چنين تحجر و جمودي بر افكار عده اي حاكم باشد . بارها با نها بحث كرده ام وقتي با استدلال روبرو مي شوند تنها يك راه گريز دارند و آن اين كه به ما اينگونه ياد داده اند! يعضيهايشان كه اصلا قادر به فهم مطالب ما نيستند .
بعدا دقت كردم كه ما شيعيان خواه ناخواه در يك فضاي نيمه عرفاني بزرگ شده ايم و بين خيلي از اين معاني فرق قائل مي شويم ولي انها دين را خيلي خشك فرا گرفته اند و شايد راه نجات انها از اين تحجر چنين باشد: يا بدامان بي ديني در غلتتند! يا به تسيع و اسلام ناب روي آورند! والا ... همين جمود و تحجر بي عقل از ابتداي ظهور اسلام هم بود و همه را گرفتار كرده تا حالا!! ... خود ما هم به نسبت ! ارثي برده ايم!